درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 9
بازدید دیروز: 15
کل بازدیدها: 72075
|
مهدی موعود
دوشنبه 91 اسفند 28 :: 8:12 عصر :: نویسنده : فاطمه زهرا
انسان گفت : آن غیر ممکن است ، خداوند پاسخ داد : همه چیز ممکن است !!!
انسان گفت : هیچ کس واقعاً مرا دوست ندارد ، خداوند پاسخ داد : من تو را دوست دارم !!! انسان گفت : من بسیار خسته هستم ، خداوند پاسخ داد : من به تو آرامش خواهم داد !!! انسان گفت : من توان ادامه دادن ندارم ، خداوند پاسخ داد : رحمت من کافی است !!! انسان گفت : من نمیتوانم مشکلات را حل کنم ، خداوند پاسخ داد : من گامهای تو را هدایت خواهم کرد !!! انسان گفت : من نمیتوانم آن را انجام دهم ، خداوند پاسخ داد : تو هر کاری را با من میتوانی به انجام برسانی !!! انسان گفت : آن ارزشش را ندارد ، خداوند پاسخ داد : آن ارزش پیدا خواهد کرد !!! انسان گفت : من نمیتوانم خود را ببخشم ، خداوند پاسخ داد : من تو را بخشیده ام !!!
انسان گفت : من میترسم ، خداوند پاسخ داد : من روحی ترسو به تو نداده ام !!! انسان گفت : من همیشه نگران و ناامیدم ، خداوند پاسخ داد : تمام نگرانی هایت را به دوش من بگذار !!! انسان گفت : من به اندازه کافی ایمان ندارم ، خداوند پاسخ داد : من به همه به یک اندازه ایمان داده ام !!! انسان گفت : من به اندازه کافی باهوش نیستم ، خداوند پاسخ داد : من به تو عقل داده ام !!! انسان گفت : من احساس تنهایی میکنم ، خداوند پاسخ داد : من هرگز تو را ترک نخواهم کرد !!! موضوع مطلب : دوشنبه 91 بهمن 23 :: 5:49 عصر :: نویسنده : فاطمه زهرا
در حین جست و خیزهای کودکانهاش از من میپرسد: ـ مامان! حضرت محمد الان کجاست؟ ـ پیامبر رفته پیش خدا! برای لحظهای میایستد و خیره خیره نگاهم میکند. اسباب بازیاش را از زمین بر میدارد و با شادی میگوید: ـ امام حسین کجاست؟ ـ امام حسین شهید شده، رفته پیش خدا! دستانش شل میشود، اسباب بازی را میاندازد. نام چند امام دیگر را که بلد است میپرسد، چهرهاش گرفته میشود. کنارش مینشینم، در آغوشش میگیرم و میبوسمش. با صدای بلندتری میگویم: ولی! ... چشمانش درشت میشود و گوش میدهد. ـ ولی امام زمان ما، حضرت مهدی زنده هستند. سریع از بغلم بلند میشود، میپرد و فریاد میکشد: هورا هورا...
موضوع مطلب : دوشنبه 91 بهمن 9 :: 5:48 عصر :: نویسنده : فاطمه زهرا
موضوع مطلب : دوشنبه 91 بهمن 2 :: 11:14 عصر :: نویسنده : فاطمه زهرا
سلام دوستای عزیز خوبین ممنون که به وبم سر میزنین و نظر نمی ذارین الان که دارم این مطلبو واسه تون می نویسم یه مشکل خیلی بزرگ تو ی دنیای دوستی ام پیش اومده یکی از دوستای عزیزم سر یه موضوع باهام قهر کرده ازتون خواهش می کنم واسم دعا کنین تا دوستم باهام دوست بشه خواهش کرداما رومو زمین نندازین دعا کنین هرموقع دوستم باهام دوست بشه به هه تون خبر میدمو به همهتون سرمیزنمو نظر می ذارم دعا کنین................................................................................ .....................................................هرموقع دعا کردین یادتون نره واسه مریضام دعا کنین ........................................................... .........بعداز دعا الهی امین
موضوع مطلب : پنج شنبه 91 مهر 27 :: 10:5 عصر :: نویسنده : فاطمه زهرا
وقتی که تنهایی میاد ، حس می کنم که بی کسم من و غم همچون برادر ، دست الفت داده ایم . غریبانه شکستم من اینجا تک و تنها / دل خسته ترینم در این گوشه دنیا تنهاییم را به گردن هیچکس نمی اندازم
موضوع مطلب : |
||