درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 71634
|
مهدی موعود
دوشنبه 91 شهریور 27 :: 1:13 عصر :: نویسنده : فاطمه زهرا
صلوات
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر وجعلنامن خیراعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
آنحضرت درنیمه ی شعبان سال255 ه.ق در سامراء به دنیا آمد.وی همنام پیامبر وکنیه اش ابوالقاسم است،به عللی بردن نام صریح او نهی شده است.
حجت،قائم،صاحب الزمان،بقیة الله،خلف صالح ازالقاب آن حضرت ومشهورترین آن مهدی(عج)است.
آن حضرت ازطرف پدری،حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب(علیهم السلام)وازطرف مادری،فرزند نرجس دختر یشوعا،فرزند قیصر روم می باشد.مادر حضرت نرجس خاتون(س) ازفرزندان شمعون بن صفا که وصی حضرت عیسی علیه السلام بوده بوده به شمار می رود.حضرت نرجس(س)اززنان بافضیلت وکمال بود تا آنجا که عمه ی امام حسن(ع)حکیمه دخترامام جواد(ع)خود را خدمتگزار وی می نامید ومستندترین گزارش میلاد آن حضرت را نقل کرده است... ولادت او به علت تعقیب شدید خلیفه،(چون ولادت حضرت موسی(ع))بر همگان مخفی بود.
با آنکه اهل سنت اصل اعتقاد به (مهدی(عج))راقبول دارند ولی ولادت وی را در آینده وآخرالزمان می دانند. با این حال صدها دانشمند ومحدث به ولادت او تصریح کرده اند.
او در روز هشتم ربیع الاول سال260 ه.ق که پدر بزرگوارش شهید شد در پنج سالگی به مقام امامت رسید.آنحضرت به امر خداوند دارای دو غیبت بود.
1-غیبت صغری:که ازسال260 ه.ق شروع شده ودر سال329 ه.ق پایان یافت که تقریبا70سال می شود(اقوال دیگری نیز گفته شده است).
2-غیبت کبری:که از سال329 ه.ق شروع شد وتا وقتی که خدا بخواهد وظهور کند ادامه خواهد یافت.
دوران زندگی آنحضرت را می توان در چهاربخش خلاصه کرد:
1- دوران کودکی وحیات پدر:حدود پنج سال
2- دوران غیبت صغری که با چهار نفر از سفرای خاص خود به ترتیب:«عثمان بن سعید»،«محمد بن عثمان»،«حسین بن روح»و«علی بن محمد سیمری»تماس داشت وسپس به علی بن محمد سیمری دستور داد که جانشین برای خودتعیین نکند.
3- غیبت کبری:وانتظار آن حضرت وملاقات بعضی با آن حضرت...که آن حضرت دراین زمان،رمام امور را به ولی فقیه(مجتهد جامع الشرایط)سپرده است.
4- دوران ظهور:دوران درخشان ظهور آن حضرت وحکومت جهانی او.
موضوع مطلب : سه شنبه 91 شهریور 21 :: 10:32 عصر :: نویسنده : فاطمه زهرا
موضوع مطلب : سه شنبه 91 شهریور 14 :: 5:0 عصر :: نویسنده : فاطمه زهرا
جمعه ها گذشتند اما نیامدی اما یادمان نمی رود جمعه ی بعدی ................ مهدی جان منتظریم منتظرمان مگذار موضوع مطلب : دوشنبه 91 شهریور 13 :: 5:59 عصر :: نویسنده : فاطمه زهرا
آقا قبول کنما را به یک کلاف نخ آقا قبول کن یـا ایّهـا العــزیز! أبانـا! قــبول کن آهی در این بساط به غیر از امید نیست یـا نـاامیدمــان ننـمـا یـا، قـبـول کن از یـاد بـرده ایم شمـا را پـدر! ولی این کودک فراری خود را قبول کن رسم کریم نیست که گلچین کند، کریم! مـا را سَـوا نکـرده و یک جـا قـبول کن گر بی نوا و پست و حقیریم و رو سیاه اما به جــان حضرت زهـرا قبـول کن گندم که نه، مقام شما بود لاجَرَم رمز هبوط آدم و حوّا، قـبول کن موضوع مطلب : دوشنبه 91 شهریور 13 :: 5:56 عصر :: نویسنده : فاطمه زهرا
عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه داردصبح بیتو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد بیتو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد بیتو میگویند تعطیل است کار عشقبازی عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد جغد بر ویرانه میخواند به انکار تو اما خاک این ویرانهها بویی از آن گنجینه دارد خواستم از رنجش دوری بگویم یادم آمد عشق با آزار خویشاوندی دیرینه دارد روی آنم نیست تا در آرزو دستی برآرم ای خوش آن دستی که رنگ آبرو از پینه دارد در هوای عاشقان پر میکشد با بیقراری آن کبوتر چاهی زخمی که او در سینه دارد ناگهان قفل بزرگ تیرگی را میگشاید آنکه در دستش کلید شهر پر آیینه دارد
شعر بسیار زیبای بالا رو که فکر می کنم شاعرش قیصر امین پور باشه در قسمت نظرات سایت حاج اقا شهاب مرادی دیدم و حیفم اومد شما از اون بی نصیب باشید موضوع مطلب : |
||